سنگ صبور. دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, :: 20:2 :: نويسنده : عاطی
به عشق بودنت ، عشق را دوست دارم به عشق شبهایی که صدایت را میشنوم عاشق سکوت و تاریکی ام فدای دلتنگی هایت ، اشکهای گونه هایت عشق من دوستت دارم ، بی نهایت... نگاه مهربانت ، نمیدانم دیگر چه بنویسم در وصف چشمهای زیبایت. چه بنویسم در وصف تو ، تویی که برتر از احساس منی تویی که زیباتر از تمام کلمات عاشقانه ای به عشق بودنت ، زندگی را با تمام تلخی هایش دوست دارم لحظه به لحظه با تو ، تک تک ثانیه ها را دوست دارم چند صباحیست از عشق می نویسم برای دلها عزیزم از عشق نوشتن را، به عشق بودنت دوست دارم چه بنویسم در وصف روی ماهت ، لحظه ای سکوت میکنم به احترام لبخند مهربانت به عشق بودنت ، عاشق از عشق نوشتنم ، روزها می آید و می رود ، من عاشق این دنیای عاشقانه ام من که کسی نبودم، اما آنقدر در وصف تو نوشتم که اینک یک شاعر پرآوازه ام... تو در قلب منی ، من در قلب تو ، به عشق این احساس، عاشق بودن را دوست دارم. لحظه ی آمدنت از حال میروم هنگام دیدنت مست چشمهای توام تو را به آن که میپرستی قسم، مرا تنها نگذار که بدجور گرفتار دل توام احساسات عاشقانه ی من در وصف تو اینهمه زیبایی در اطرافم ، گلستان پر از گل در کنارم، اما ... اما چشمانم ساعتهاست که خیره به چشمان تو است... به عشق بودنت ، عشق را دوست دارم ، به عشق بودنت با تو بودن را دوست دارم به عشق بودنت فریاد زدن را دوست دارم میخواهم فریاد بزنم که تا دنیا دنیاست و آسمان بالای سر ماست ، به عشق تو زندگی کردن را دوست دارم.نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||
|